واکسن 18 ماهگی نفسم
شایلین طلا سلام،خوشگل مامان سلام، نفس مامان سلام بالاخره نوبت واکسن 18 ماهگیتم رسید، این سری دیگه خیلی استرس داشتم هم واسه زمان واکسن زدنت وهم تب بعدش ، آخه شنیده بودم واکسن 18 ماهگی سخت ترین واکسن، در نتیجه اصرار داشتم حتما روزی باشه که بابایی نخواد بره سره کار و واسه واکسن زدنت با ما بیاد. روز دوشنبه 16 تیرماه 93 ساعت 11:20 سه نفری رفتیم مرکز بهداشت ویلا اول من و تو رفتیم اتاق بهداشت تا وزن و قد و دور سر دخملیو بگیرن..فقط واسه دور سرت آروم بودی ولی بعدش از بغلم پایین نمیومدی و گریه می کردی واسه وزنت من رفتم رو ترازو بعدشم شما دخملی رو بغل کردم . واسه قدتم یه لحظه گذاشتمت رو زمین تا خانوم مهربونه زود قد و وزنتو اندازه بگیره ( این د...
نویسنده :
مامان و بابا
15:34